طلوع كن از سرزمين روياهايم اي ستاره ي شب هاي تاريكم ! آسمان دلم را منتظر مگذار
* * * * * * * * * * * * * * * * *
بهانه هاي دنيا تو را از يادم نخواهد برد ، من تو را در قلبم دارم نه در دنيا
* * * * * * * * * * * * * * * * *
نفست باران است
دل من تشنه ي باريدن ابر , دل بي چتر مرا مهمان كن !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
تنهايي يعني : ذهنم پر از تو و خالي از ديگران است
اما كنارم خالي از تو و پر از ديگران است !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
همدم تنهايي شب هاي من ، اشك است و بس / مرهم زخم دل تنهاي من ، اشك است و بس گر نميبيني غمي اندر نگاه خسته ام / آنچه ميشويد غم از چشمان من ، اشك است و بس
* * * * * * * * * * * * * * * * *
كاش دستانم آنقدر بزرگ بود كه مي توانستم چرخ و فلك دنيا را به كام تو بچرخانم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
سوت ميكشد در هوا ، كابل تلفني كه ميتوانست
زيباترين عبارات جهان را
از عاشقي به عاشقي برساند . . . !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
نـتــرس از هجـ وم حـضــورم
چــــيزي جـــز تـــنــهايي با من نيـــستـــــ ــ
* * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم براي سادگي ام ميسوزد وقتي
دستانت را برايم مشت ميكني
ميپرسي: گل يا پوچ ؟
در دلم ميگويم : دستهاي تو
* * * * * * * * * * * * * * * * *
روزهاست از سقف لحظه هايم ياد تو مي چكد ، اگر باران بند بيايد از اين خانه مي روم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
دوست داشتن امروزم ، دنباله ي ستاره ي چشمهايت است
كه در آسمان قلبم سالها پيش جا گذاشته بودي !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
حلقه ي دستانت كه بر كمرم ميزني ، زيباترين اسارت زندگي من است !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
از تمام دنيا يك صبح سرد يك چاي داغ و يك صبح بخير تو
برايم كافي ست